نشانه شناسی در زبان
ایران
ایران
یک شنبه 27 بهمن 1392برچسب:, :: 11:10 بعد از ظهر :: نويسنده : رامین

 در کافه ی کوچکی نشسته بودم و همینطور در انتظار که شکلات داغی را که دسته ی فنجانش در دستم بود و گاه گاهی امتحانش می کردم که پس کی می شود ترتیبش را داد که وقتی به نسبت گرمای فنجان فکر می کنی قابل نوشیدن است و درست همان لحظه است که همچون قیر مذاب تمام اعضا و جوارحت را به آتش می کشد و به عادت روزگار خردسالی که از پشت پنجره سرگرمی بچه های آشنا را به پفک هاشان تماشا می کردم به سنگفرش روبرو چشم دوخته بودم و دخترکها و پسرکهایی که،به ترتیب، با موهای فر مشکی یا لخت هایلایتشان و مانتوهای در حد مجاز و گاهن غیر مجاز کوتاهشان و خلاصه آراسته به آنچه خوبان همه دارند و شلوارهای جین رنگ و رو رفته و موهای فشن و در این سرمای چله ی زمستان با تی شرت و لباسهای سبک و گوشیهای تلفن همراه دایمن در حال زنگ خوردنشان از مقابل رد می شدند و از دیدن این چیزی که من اسمش را شور می گذارم و خصوصن در بچه های این سن و سال که غالبن دیگر باید از متولدین دهه ی هفتاد خودمان باشند مشهود است لذت می بردم که ناگهان بانویی که سر میز کناری،که در کافه های کوچک این محله خیلی فاصله از میز شما ندارند،با لحنی سرشار از اعتماد به نفس چیزی گفت که ناخودآگاه نگاهم به سمتشان لغزید و معلوم بود مرد جوانی که مقابل او نشسته بود از دیدن اینکه من هم شنیده ام خجالت زده شده است.در مسیر که به خانه بر می گشتم هم چندبار اتفاقن جملاتی از این دست شنیدم و این شد که آمدم اینجا نوشتم که شاید کسی هم آمد و چیزکی نوشت و اینطوری چند جمله ای هم حرفی زده باشیم و اینها.                                  و ...

به این ترتیب میبینیم که این کلمه در واقع به اصطلاح زبانشناسی به یک علامت(sign) تبدیل شده است که دیدن یا شنیدن آن به این مفهوم است که شخصی که از وی صحبت می شود به لحاظ هر گونه وجه تشبیه با زنی که به لحاظ فعل در جای اول این عنوان به او داده شده است،محکوم به جرم یا گناهی است که دیگر بدون نیاز به قاضی و محکمه و حکم بر همه پر واضح است که گناهی کبیره است(یا ضد انسانی یا جنایت یا هر طور دیگر که نامیده شود) و مجازات هر چه باشد دیگر قابل تامل نیست که جرم بسیار بزرگتر یا کبیره تر است.مرادم این است که همانطور که وقتی در کنار جاده ای یک تابلو با علامت قاشق و چنگال می بینیم و می فهمیم که اینجا یک غذاخوری وجود دارد،با دیدن یا شنیدن این کلمه می فهمیم که موضوع کلام یک حیوان یا یک وسیله یا شی هست و به ذهن این مفهوم منتقل می شود که احتمالن بسیار کثیف و میکروب آلوده و بیمار(جسمی و روانی) و خطرناک است.به این شکل از هر چه که صحبت می شود از یک انسان دیگر صحبت نمی شود.در واقع این نماد یا علامت یا بر چسب یک انسان را از قالب انسان خارج می کند و در رتبه ی به همان نازلی که کمی توصیف شد،قرار می دهد و بنابراین برای تمثیل هر فعل یا مجازاتی که بی هیچ شبهه ای سزای محکوم شده می باشد،ما از این کلمه یا نماد استفاده می کنیم که به فشردگی ۴ حرف توانایی انتقال همه ی مفاهیم تا قسمتی توصیف شده در اینجا را داراست.

حال آنکه به نظر شخصی من زنی که به هر دلیل(نیاز به پول یا ارضای نیاز جنسی) به آمیزشهای جنسی متعدد دست می زند،از منظر اخلاقی جوامع متمدن شده همچون جامعه ی خود ما احتمالن مرتکب خبط احتمالن بزرگی شده است،اما باز هم از منظر اخلاقیات همین جوامع، در عمل هم نباید وی را از مرتبه ی انسانی خود خارج کنیم و سزاوار همه جور توهین یا مجازات،چراکه با یک مقایسه ی کوچک متوجه می شویم که به عنوان مثال در مقایسه با افراد دیگری که مرتکبین همین فعل هستند و در عین حال با دروغ و دورویی فعل خود را از ما پنهان کرده اند،و احتمالن تبعات روانی این مورد هم برای خودشان هم برای دیگر افراد جامعه خطرناکتر خواهد بود،آن مرتکبین دسته ی اول امتیاز بالاتری دارند و لذا اگر هم شایسته ی مجازاتی بدانیمشان نباید در این ابعاد که آنها را از قالب یک انسان خارج می کند و به یک علامت تبدیل می کند پایین بیاوریم.اگر بخواهم گریزی به دنیای ادب پارسی هم زده باشم به تعبیر سعدی:"همه عیب خلق دیدن،نه مروت است و مردی--نظری به خویشتن کن که همه گناه داری".

به عبارت دیگر من افرادی که به این نام نامیده می شوند را پایین ترین قشر و مرتبه از جوامع انسانی(اگر البته آنها جزیی از این جوامع، پذیرفته شده باشند) نمی دانم، که هر گونه فعل و خبط را به فعل آنها مانند بدانیم.یا باز هم به عبارت دیگر اگر بخواهم رک تر صحبت کنم،در جامعه ی بسیار اخلاقمندی همچون جامعه ی ما،که باکره بودن یک دختر نشانه ی پاکی،انسانیت،درستی و ... برای یک دختر شناخته می شود،می توانیم تا مواردی را در نظر بگیریم که آمیزشهای متعدد در عین اینکه ازاله ی بکارت صورت نگیرد وجود داشته باشد یا حتا صورت بگیرد و به طرقی ترمیم شود و این تنها یک مثال است بر صدق این گفتار که نباید از این لفظ به عنوان دون ترین تشبیهی که از یک انسان به دست می دهیم،استفاده شود.لازم به یادآوری است که این لفظ و استعمال آن منحصر به جنس زن نمی باشد و برای تحقیر به بدترین شکل ممکن،از این لفظ برای جنس مرد هم استفاده می شود،پس موضوع کلام کلی است و درباره ی کل انسانها و نه صرفن قشری از خانمها که دارای روابط جنسی متعدد بوده اند.

پ.ن:بیشتر در باب علامت شناسی در زبان و سمیاتیکس(کلیک کنید)



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 836
بازدید کل : 59587
تعداد مطالب : 178
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1



weblogbartar.ir
weblogbartar.ir
پرشین چت بهترين چت روم فارسي با محيط زيبا و جذاب
کاربر:
رمز: